Elocutionist

و هو معکم

Elocutionist

و هو معکم

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خدا» ثبت شده است

لحظه آفرینش بود فرشتگان همه در حال انجام فرامین الهی بودند و انسان در حال ساخته شدن. البته فرشتگان متخصص ساخت فواید کارکردی بودند و نه بیشتر بر و رو میساختند نه دل و نه معرفت. به خلق هویت انسان که رسیدند خدا دست به کار شد که هویت سازی، کاری خداییست باید عشق را درون این لجن بدبو میدمید. اما خدا هم از تنهایی بدش می آید. خدا هم همدمی میخواست. فرشتگان خوبند اما به درد همدمی و هم صحبتی با خدا نمیخورند بنابراین همدمی نیاز داشت که بتوان با او ساعتها بیدار بود و از همنشینی با او لذت برد، حتی اگر بداند در جایی از پشت، او را میزند و آن همدم دوست داشتنی شیطان بود و این چنین شد که خدا و شیطان هویت انسان را با هم آفریدند و زان پس دوگانگی آغاز شد. گاه مولانا و داوینچی می آفریدند گاه مسئولین بلندپایه برای دولتهای استبدادی! اما این آفریده درونش رازی بزرگ داشت

که زیر لجنهای بدبوی کالبدش پنهان مانده بود. آنچه که او می آفرید هرچه بیشتر از دل رأی و نظر جماعت آمده بود بیشتر خدایی بود این بود که میگفتند هویت باید از ذهن جمعی مخاطبان خویش نشات گیرد و با شعله درونی یک آفریدگار زمینی ( یا کارآفرین) در هم تنیده شود. گرچه میشود ترویج دیکتاتوری کرد ، حتی با نام این شد که بشر نادان روزی چیزی آفرید که مسیر تاریخش را عوض کرد چیزی شبیه خودش که هم خیر در آن بود و هم شر؛ وقتی مرگ در لباس کرونا با تمام قامتش در مقابل نوع بشر قد برافراشت لحظه همدلی عشق و آدم شدن فرا رسید در آن لحظه که خدا میدانست جهل و نفرت و حماقت برگ برنده های شیطانند و خدا چون قماربازی کهنه کار تنها یک برگ خوب در آستین داشت و مردد بود تا برگ آخرش را چه موقع رو کند: برگ سوخته ای به نام عشق و خدا نگران بود که این آخرین برگ روی میز نیامده ببازد. ترس او از آن نیست که آدمی در این جدال زنده بماند یا نماند ترسش همه این است که آدمی بماند اما بی عشق چون لجن بدبویی که روز اول آدمی را از آن آفریدند.

  • محمد مهدی بختیاری

خدا نزدیک است. هر سمت و سویی که نظر کنی خدا را می بینی. جهان هستی نشان از وجود خدا دارد.
این همه نعمت بی کران، این همه نعمت لایتناهی از لطف پروردگار عالم است.
خدایا ما را به حال خودمان وامگذار. زمینه محبت به اهل بیت (ع) را در قلب ما بگنجان. آینده بندگانت را با خیر و امید رقم بزن. خدایا همه هستی تویی، بی نیاز تویی و نیازمند منم.
معجزه این نیست که قالی سلیمانی وجود داشته باشد و به پرواز دربیاید. معجزه این است که برگ درختان در فصل پاییز می ریزند و در فصل بهار رشد می کنند. چرا باید به موارد غیر طبیعی معجزه گفت؟
تمام طبیعت در جهان هستی، معجزه خداست. وجود کوه، دشت، صحرا و دریا و... معجزات حق است. آیا قدر اینها را دانسته ایم و شکر آن را به جای آورده ایم؟ چگونه جواب این همه مهر و محبت را داده ایم؟
دنیا جایی است که ابزاری برای آرامش ابدی وجود ندارد و آرامش زودگذر است، این طبیعت هم آفریده تا بندگان به آن ببالند و شکر نعمت به جای آورند و با دیدن این مناظر یاد او بیافتند.
زیباترین جلوه بندگی عبادت به صورت سجده است. در انتهای هر نماز، چقدر به نعمت های خدا فکر می کنیم؟ آیا تا به حال ذکر شکرا لله را به جای آورده ایم؟
چقدر زیباست که بعد از هر نماز به سجده رفته و 21 مرتبه ذکر شکرا لله را به جای آوریم و تا می توانیم دعا کنیم و  برای هم دعای خیر طلب کنیم.
خداوند قادر متعال دعا کردن بندگان را بسیار دوست دارد. به قول معروف باید کاسه گدایی را فقط سمت او بگیریم.
بندگان در شرق و غرب، شمال و جنوب و تمام موجودات روی زمین در دو دنیا به خدای بی پایان نیازمندند.
نباید نماز و عبادات را برای خدا انجام دهیم. بلکه باید  برای رسیدن به کمال مطلوب و رسیدن به ارتقای عقلی خود انجام دهیم.
باشد که خداوند بزرگ از ما قبول بفرمایند.


  • محمد مهدی بختیاری