بعد از اعلام تصمیم غیرقانونی ترامپ در مورد به رسمیت شناختن بیت المقدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی، مخالفت ها با تصمیم یکجانبه ی او در اروپا شروع شد. منتها این مخالفت ها تنها یک نمایش برای فریب افکار عمومی در غرب بود. چرا که اروپا نهایتا مشکلش با ترامپ نه بر سر محتوا بلکه بر سر تاکتیک های او برای محقق کردن اهداف جهان غرب است. چهره ی دو روی اروپا در این داستان را می بایست در تظاهرات فلسطینی ها در شهر برلین، چند روز بعد از تصمیم ترامپ رد یابی کرد. در تظاهراتی در مرکز شهر برلین، فلسطینی ها پارچه ای که بر روی آن پرچم رژیم صهیونیستی به صورت غیر حرفه ای نقاشی شده بود را آتش زدند.
این اتفاق به مافیای رسانه ای در آلمان بهانه ای داد تا در قالب آتش زدن پرچم اسراییل، دست به حملات انبوهی بر علیه مسلمانان بزند. اساسا رسانه های اصلی و کارتل های مطبوعاتی آلمان مثل روزنامه ی دی ولت و یا روزنامهی بیلد، مافیای مالی سرمایه داران صهیونیست و اسراییلی تبار هستند که تمام این حملات را رهبری و هدایت می کنند. بیش از یک هفته تمام رسانه های آلمان تلاش کردند به تحلیل آتش زدن یک تکه پارچه به عنوان پرچم دست بزنند و در خون مسلمانان رگه های تفکر ضد سامی را برای معالجه تشخیص بدهند! چن دهه است که در آلمان این دروغ در نظام آموزشی این کشور تزریق شده است که نقد اسراییل مساوی با ضد یهود و سامی بودن است.
علیرغم این که پوچی این تفکر با ضد صهیونیست بودن بسیاری از یهودیان ارتدکس جهان آشکار می شود. در میان این پروپاگاندای عظیم رسانه ای بر علیه مسلمانان در آلمان، این سوال مطرح می شود که اگر پرچم خود کشور آلمان آتش زده می شد، آیا این رسانه های جریان غالب به همین اندازه واکنش تند نشان می دادند؟ قطعنا نه. چرا که نفرت از وطن و فرهنگ آلمانی بخشی از میراث آلمان فدرال و خاستگاه چپ نوی آن، بعد از جنگ جهانی دوم است.
اما در میان این موج عظیم حمله به مسلمانان برای حق مسلم آنها بابت تصمیم احمقانه ترامپ، یک خبر مهم اساسا پوشش داده نشد. این خبر مربوط به پشت پرده تصمیم ترامپ بود. ترامپ اساسا با حمایت کلیسای انجیلی یعنی مسیحیان صهیونیسم آمریکا یک برنامه بسیار شوم برای مهاجرت اجباری یهودیان به سرزمین های اشغالی را دنبال می کند.
بزرگ ترین بنیاد مسیحیان صهیونیست امریکا یعنی مسیحیان متحد برای اسراییل «Christian United for Israel» سالهاست که تلاش می کند که یهودیان را تشویق به مهاجرت به اسراییل بکند. چرا که به اعتقاد الهیات رادیکال آنها هنگام ظهور مسیح در سرزمین های مقدس می بایست تمام یهودیان در این منطقه باشند تا به باطل بودن دین خود پی ببرند و به مسیحیت روی بیاورند.
این تفکر رادیکال که اساسا برای دین یهود هیچ مشروعیتی را قائل نیست؛ پشت پرده ی تصمیمات ترامپ و داماد صهیونیست او آقای کوشنر « Jared Kushner » است. منتها خبری که در رسانه های اروپا بسیار کمرنگ پوشش داده شد، بر می گشت به برنامه ی صهیونیست ها برای انتقال اجباری کامل فلسطینی های منطقه ی کرانه باختری به شبه جزیره ی سینا. از این خبر تنها روزنامه ی فرانکفورتر آلگماینه در آلمان پرده برداشت که گویا بر اساس آن، پایتخت اعلام کردن بیت المقدس، مقدمه ی اخراج فلسطینی ها به طور کامل از کرانه ی باختری رود اردن است. به گفته ی این روزنامه گویا رژیم های عربستان سعودی و مصر هم از این طرح خبر دارند و از ترامپ در این مورد حمایت می کنند. این به معنای این است که با به سرانجام رسیدن این طرح که به گفته ی این روزنامه به عنوان معامله ی قرن « Jahrhundertdeal» معروف است، اخراج فلسطینی ها به طور کامل از کرانه ی باختری محقق می گردد.
همین تابستان امسال، مجلس مصر فروش دو جزیره ی منطقه ی شبه جزیره ی سینا را به عربستان سعودی تصویب کرد. چراکه عربستان با خیانت به جهان اسلام قصد دارد مقدمات اخراج فلسطینی ها از کشورشان و مهاجرت اجباری به شبه جزیره ی سینا را رقم بزند. همزمان، پروپاگاندا بر علیه مسلمان ها در غرب بسیار شدت گرفته است و برنامه به این شکل تنظیم شده است که مسلمانان را به عنوان ضد سامی های قرن جدید در تبلیغات رسانه ای شان نشان دهند تا فضای افکاری عمومی در اروپا را برای اعلام این خبر و پرده برداری از این نقشه ی شوم آماده کنند. بی شک در این باب، امید جهان اسلام، تنها به ایران مقتدر اسلامی برای حمایت واقعی می باشد و ترس غربی ها هم تنها از جمهوری اسلامی ایران است.