رسانه ملی به پخش تلاوتهای استاد مروت اهتمام ورزد
عباس سلیمی، خادمالقرآن و پیشکسوت قرآنی کشور، طی سخنانی در مراسم بزرگداشت اولین سالروز درگذشت مرحوم استاد محمدتقی مروت، استادالاساتید قراء کشور با بیان اینکه بنده تمایل ندارم که آغاز کلام خود را با گلایه و اینگونه موارد مطرح کنم، اظهار کرد: اما چون برای بنده یک نوع دلسوزی نسبت به این مطلب وجود دارد، باید اشاره کنم که شخصا بسیار متأسف هستم که انواع و اقسام تلاوتها اعم از ممتاز، خوب و معمولی و بعضا ضعیف از طریق رسانه ملی پخش میشود، اما از تلاوتهای استاد مروت خبری نیست آن هم کسی که زمانی تلاوتهایش از رادیو و تلویزیون ایران پخش میشد که هیچ کدام از اساتید و پیشکسوتان امروزی در صحنه قرائت قرآن نبودند. این موضوع دلیل منطقی و قانعکنندهای ندارد؛ چراکه یا غفلت است که امیدوارم این گونه باشد و یا تنگنظری است که آن را نیز باور نداریم.
وی ادامه داد: استاد محمدتقی مروت در زمانی شیوه نوین تلاوت علمی و فنی را در این سرزمین قرآنی و ولایی ارائه داد که فقط همان سبک قدیمی در مقابر و برخی مجالس ختم مرسوم بود و تلاوت قرآن به عنوان یک علم و هنر تأثیرگذار که راه هدایت را به جامعه نشان میدهد، در جامعه ما مطرح نبود. امیدوار هستم تا این گلایه را که از سر دلسوزی مطرح شد، برادران خوب و عزیز ما در رسانه ملی جدی بگیرند و به ویژه از مدیران شبکه قرآن و رادیو قرآن نیز تقاضا میکنم که این مسئله را مطرح کنند و از میان این همه تلاوتهایی که استاد دارند، مواردی را انتخاب کنند تا اگر ما در جامعه و رسانه، سخن از یک بزرگ و تأثیرگذار به نام استاد مروت میگوییم، نسل حاضر مشاهده کنند که این تلاوت در نیم قرن قبل با چه زیبایی و وقار و متانت و استحکامی ارائه میشده است.
سلیمی تصریح کرد: به هر حال، دوران مسئولیت و مدیریت در هر رده و جایگاهی که باشد، بسیار سریع سپری میشود و پس از اینکه تمام شد، تازه همه ما مشمول فرمایش جناب ختمی مرتبت(ص) هستیم که فرمود «هیچکس نمیمیرد مگر اینکه بعد از مرگ پشیمان میشود». آنان که در خدمت دین و قرآن نبودند، پشیمانند که چرا خود را گرفتار عذاب مخلد و ابدی کردند، اما پیامبر(ص) در ادامه این فرمایش میفرمایند که همه خوبان و مؤمنان نیز پشیمانند؛ چراکه وقتی عظمت و سلطنت مؤمنان شایسته را در آخرت میبینند، پشیمان میشوند که چرا بهتر و بیشتر و مخلصانهتر کار نکردند. امیدوارم مدیران عزیز ما بدانند که هویت و عزت آنان همه به خاطر برکت قرآن کریم است.
وی افزود: زندگی برای هرکس معنا و مفهوم خود را دارد. برخی زندگی را در این تعریف خلاصه میکنند که زندگی عبارت است از فاصله بین تولد تا مرگ. همچنین، برخی زندگی را در سه واژه تنفس، خوردن و آشامیدن خلاصه میکنند. آنان که پیروان مکتب پوچگرایی هستند و با تفکر پوچ نیچه که از فیلسوفان اروپایی است که مکتب پوچگرایی و نفی مطلق را پایهگذاری کرد، موافق هستند، زندگی را هیچ و بیهدف میدانند. برخی دیگر زندگیشان بر مبنای تفکر آریستیپوس است و بر مبنای تئوری اصالت لذت بنا کردند که انسان باید در دنیا از هرچه که میتواند لذت ببرد. همه اینها در دوران تاریخ پیروانی برای خود داشته و اکنون نیز زندگی افراد بعضا در همین موارد است و این نکته را باید بگوییم که وقتی به مفهوم زندگی میاندیشیم، کمبود مادیات، امکانات و کمبود رفاهیات نمیتواند، دلیل بر محرومیتها و ناکامیها باشد. چه بسا افراد شریفی که با کمبود امکانات و درآمد کم به خاطر اینکه زندگی را از یک دریچه صحیح و منطقی مینگرند از زندگی لذت میبرند و خوب زندگی میکنند و شاکر نعمات الهی نیز هستند و برعکس کسانی که همه چیز از نظر مادی دارند، اما درک صحیحی از مفهوم زندگی ندارند که بحث معرفتشناسی و چیستیشناسی پدیدهها و مقولات ریشه در این مطلب دارد که هر مفهومی را باید دقیقا شناخت و آن را تعریف کرد.
پیشکسوت قرآنی کشور ادامه داد: امیر مؤمنان حضرت علی(ع) به جناب کمیل بن زیاد میفرمایند «هیچ حرکتی و اقدامی در جهان نیست، مگر اینکه تو نیازمند به معرفت و شناخت در مورد آن هستی». ما اگر در حقیقت بخواهیم مشاهده کنیم که زندگی یعنی چه؟ تا سپس، الگوی زندگی استاد مروت را بنگریم که با کدام یک از این الگوها تطابق دارد، میتوانیم بگوییم که زندگی دنیوی را بیستمین آیه کریمه سوره حدید با جامعیت تمام در پنج مرحله از منظر دنیوی تعریف کرده است که طی این آیه مبارکه، اولین مرحله از زندگی، اختصاص به دوران کودکی دارد و غفلت و بازی است، دومین مرحله که سرگرمی است مربوط به دوران نوجوانی است، همچنین، سومین مرحله که زینت و تجمل است به دوران جوانی مربوط است که همه به دنبال این هستند که خود را بهتر از دیروز بیارایند، چهارمین مرحله زندگی از منظر قرآن نیز عبارت است از فخرفروشی که در میانسالی به سراغ انسان میآید و پنجمین مرحله عبارت است از حرص و افزونطلبی که حتی در دوران پیری دست از سر انسان برنمیدارد، البته این مراحل پنجگانه بعضا دچار توقف یا تداخل میشوند یعنی ممکن است کسی به مرز هفتاد سالگی برسد، اما هنوز در مرحله اول یعنی بازی باقی باشد و کودک باشد یا ممکن است کسی به مراحلی برسد که علاوه بر اینکه فخرفروشی و افزونطلبی میکند، افکار بچهگانه نیز داشته باشد.
وی در ادامه با اشاره به رباعی زیبا از ابوسعید ابوالخیر که «گر در طلب گوهر کانی، کانی/ ور زنده به بوی وصل جانی، جانی/ القصه حدیث مطلق از من بشنو/ هر چیز که در جستن آنی، آنی»، تصریح کرد: هر کسی در قیامت با آن چه که آن را دوست داشته، محشور میشود. اگر بخواهیم همه تعاریف و تئوریها را جمع کنیم، از منظر یک باور قرآنی، زندگی عبارت است از علم معرفت، عقیده، صداقت، محبت، انسانیت، مهربانی، خدمت، معنویت و در یک عبارت یعنی حرکت به سوی خدا به عنوان کمال مطلق. همه خوبیهای زندگی از منظر قرآنباوران یعنی یک پدیده آسمانی و یعنی هدیهای خدایی و یک نعمت و شاید بتوان گفت که زیباترین تعریف را در مورد زندگی امیر مؤمنان علی(ع) بیان داشته است که فرمود «لا حیاة الا بالدین، زندگی یعنی دینداری».
سلیمی گفت: زندگی جز با دین معنا و مفهوم پیدا نمیکند و زندگی از دیدگاه قرآن در سوره مبارکه ذاریات که میفرماید «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ» معرفی شده است. در حقیقت خداوند متعال در این آیه مبارکه، فلسفه آفرینش انسان را بیان میکند، یعنی عبودیت و بندگی که این امر را امام شهیدان حضرت امام حسین(ع) در یک بیانی در مترادف معرفت خدا میفرمایند که مراد از این بندگی و عبودیت، شناخت خدا، تعهد به خدا، و خدایی شدن است، همان امام بزرگواری که با قرآن پیوند ناگسستنی داشت. عاشورا نیز با قرآن چنین پیوندی دارد، ولی ما بعضا در کشور خودمان شاهد این هستیم که برخی جلسات قرآن در دهه اول محرم و شب عاشورا تعطیل میشود که اساتید نباید اجازه دهند تا چنین شود. درود خدا بر آنان که در شب عاشورا محفل ویژهای به نام کرسی تلاوت عاشورایی برگزار کردند. مگر میتوان قرآن و امام حسین(ع) را از هم جدا دانست. محمدتقی مروت چنین تفکری داشت که خدای بزرگ مقدر فرمود دقیقا در سن ۷۲ سالگی در شب عاشورای حسینی در حالیکه آیات قرآن را بر لب دارد، به ملاقات خداوند بزرگ بشتابد، چگونه این پیوند در زندگی بود که به هنگام رفتن نیز همانگونه شد؟
سلیمی در ادامه با اشاره به حدیثی از امام موسی کاظم(ع) که در کتاب کافی آمده است و مفسر ارجمند آیتاللهالعظمی جوادی آملی نیز در صفحه ۲۴۴ جلد اول تفسیر تسنیم آن را تبیین کردهاند، تصریح کرد: حضرت موسی بنجعفر(ع) به مردی فرمودند «أتحبّ البقاء فی الدّنیا»؛ آیا بقای در دنیا را دوست داری؟ آن شخص که از تربیتشدگان مکتب امامت بود، عرض کرد: آری! آن حضرت پرسیدند که چرا؟ و آن مرد عرض کرد که برای آن که به قرائت سوره محبوب خود، «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» بپردازم. البته منظور این شخص از قرائت سوره توحید، تنها تلاوت صرف نیست، بلکه حتما منظور قرائتی است که به دنبال آن تدبر، اندیشیدن، دریافت پیامهای قرآنی و عمل به قرآن باشد. استاد مروت با قرآن زندگی کرد نه اینکه فقط قرآن را تلاوت کند، بلکه ایشان قرآن را کتاب زندگی میدانست و تحقق حیات طیبه و زندگی شرافتمندانه را در گرو انس با قرآن، عمل به قرآن و حمایت فرهنگ قرآن در جامع میدانست. او معتقد به این بیان نبوی بود که فرمود «عَلَیکُمْ بِـالْقُرآنِ فَاتَّخِذُوهُ اِمـامـاً وَ قائِدا»، «به قرآن چنگ درزنید و آن را امام و رهبر خود در زندگی قرار دهید».
پیشکسوت قرآنی کشور ادامه داد: استاد مروت برخوردار از چنین جهانبینی بود و به خاطر اینکه معتقد به قرائت قرآن به معنای حقیقی بود، همواره بر این فرمایش پیامبر(ص) که فرمودند «اقرؤوا القرآن و اعملوا به؛ قرآن را بخوانید، اما به آن عمل کنید»، معتقد به این دستور بود. ایشان از عزیزانی است که ما باید همواره یاد و خاطره ایشان را در جامعه زنده نگه داریم و به عنوان یک الگو به نسل جوانی که بیرحمانه در معرض تهاجم دشمنان است، معرفی کنیم. مسئولیت جامعه قرآنی امروز در جلسهای که به خاطر حرمت به استاد برگزار میشود، باید مورد بازنگری و تأکید قرار گیرد. جریان و نهضت تلاوت قرآن یعنی همه هستی ما، نه اینکه فقط قرآن را بخوانیم. در شرایطی که دشمنان دین شمشیر را از رو بستهاند و صراحتا با راهاندازی کانالهایی تحت عنوان قرآنستیزان و ناخداباوران همه مقدسات ما را مورد هجمه قرار میدهند، از برکت و مدخل همین تلاوت قرآن است که ما میتوانیم پیام قرآن و زندگی و درس زندگی را به دیگران منتقل کنیم.
سلیمی در ادامه با اشاره به جمله معروف مرحوم استاد مروت که از سوی یکی از شاگردان ایشان در جلسه ظهر دلنشین ویژه آن مرحوم در خبرگزاری ایکنا مطرح شد که استاد همواره بیتکلف و ساده بیان میکردند که «قرآن عشق است»، اظهار کرد: این کلام پرمغز استاد، نشاندهنده این است که ایشان به قرآن، عشق میورزید و باید بدانیم که امروز نیز اساتید قرآن باید همسو و همراه با علمای دین در زمینه اینکه پیام قرآن را که آموزش بندگی و درس بندگی دادن به مردم است، در جلسات خود در دستور کار خود قرار دهند و بدانیم که قرآن، کتاب آموزش عبودیت و بندگی است و اگر پیامبر(ص) میفرمایند «خَیرُکُم مَن تَعَلَّمَ القُرآنَ وَ عَلَّمَه، بهترین شما کسی است که قرآن را یاد بگیرد و به دیگران یاد بدهد»، از این رو است که ما باید قرآن را بیاموزیم، باور کنیم و خود در درجه اول به آن عامل باشیم. از جایگاه قرآنیان کشور صیانت کنیم، با هرگونه رفتار، کلام و ناهنجاری که حیثیت قرآنیان را تحت الشعاع قرار میدهد، مقابله کنیم و همواره در جهت حفظ حیثیت قرآن و نظام و ملت و رهبری کوشا باشیم تا بتوانیم در مسیری که استاد مروت گام برداشتند، قدم برداریم.
وی در پایان سخنان خود اظهار کرد: ما اگر خواهان زندگی شرافتمندانه، عزت و امنیت، آرامش و رفاه، خروج از تاریکیها و گام گذاشتن در وادی نور و هدایت هستیم، اگر جویای اقتصاد سالم و پویا، فرهنگ عزتبخش، سیاست کارآمد، اقتدار کشور، وداع با ناهنجاریها و جرایم، خوشبختی جامعه، حاکمیت فرهنگ حیا و عفت در جامعه هستیم باید مانند همان عزیزی که گفت میخواهم زنده بمانم تا برای «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» و مانند استاد مروتی که قرآن را عشق میدانست و به آن عشق میورزید، باید در خدمت قرآن باشیم و مردم را با دستورالعمل سعادت بیش از پیش آشنا کنیم. پیام جلسه استاد مروت این است که با قرآن زندگی کنیم.