قاضی مقیسه هم گفت: این جلسه دادرسی برای شما نیست. بنابراین فقط به سوالاتی که میپرسیم پاسخ دهید. فقط راجع به پرونده بانک ملت و «اف.آی.آی.بی» صحبت کنید. شما به عنوان مطلع احضار شدید.
متهم اصلی پرونده نفتی که حکم اعدامش هم تأیید شده افزود: ما تیر سال 91 کار خود را با وزارت نفت شروع کردیم اما همکاریهایمان با آقای شمس و فلاح به قبل از سال 91 برمیگردد. به عنوان مثال در سال 90، آقای شمس برای ما هواپیما خرید و خرداد همان سال هم قشمایر را افتتاح کردیم. از آقای فلاح هم که آن زمان در شرکت غدیر فعالیت میکردند دعوت کردم تا کارهای هلدینگ سورینت را سروسامان بدهند.
رئیس دادگاه سوال کرد: بنابراین آقای فلاح در اینجا با شما شریک بودند.
زنجانی هم پاسخ داد: خیر. آقای فلاح فقط عضو هیئت مدیره بود و شراکتی نداشت.
وی توضیح داد: زمانی که میخواستیم با وزارت نفت کار کنیم از وزارت اطلاعات با ما تماس گرفتند و گفتند آقای فلاح را از مجموعه خود حذف کنید و ایشان استخاره کردند و گفتند من باید در خدمت آقای زنجانی باشم.
بابک زنجانی گفت: اینکه میگویند «اف.آی.آی.بی» را چهار میلیون دلار خریدیم و 90 میلیون دلار فروختیم اشتباه است. در خصوص بانک «اف.آی.آی.بی» دو بخش وجود دارد؛ یکی مربوط به بخش لایسنس بانک و دیگری هم اموال و داراییهای بانک است. ما لایسنس بانک را چهار میلیون دلار خریدیم و آن را هفت میلیون دلار فروختیم. باقی 90 میلیون دلار مربوط به اموال و داراییها، ساختمان و دیگر متعلقات بانک است. ما کلا در جابجایی بانک «اف.آی.آی.بی» سه میلیون یورو سود کردیم.
در ادامه قاضی مقیسه در واکنش به این بخش از اظهارات زنجانی مبنی بر اینکه فلاح در پروژههای نفتی دخالت نداشت، گفت: پس به چه منظور این پول را به فلاح دادید.
زنجانی هم گفت: به خاطر اینکه آقای فلاح بیزنس و کار میکردند.
قاضی از زنجانی پرسید: فلاح چه کار میکرد که سه میلیون دلار گرفت؟
زنجانی هم پاسخ داد: همکاری ، بیزنس و امثال این کارها.
در ادامه جلسه دادگاه، رئیس شعبه 28 دادگاه انقلاب در خصوص هدایایی که زنجانی به فلاح داده بود سوال کرد و گفت: علت پرداخت این هدایا چه بوده است؟ آیا هدیه بوده یا بابتشان پول گرفتهاید. خانه تهران و کیش چقدر میارزید و خانه تهران کجاست؟
زنجانی پاسخ داد: این مسائل مربوط به حساب و کتاب های من با آقای فلاح و قبل از ماجرای شرکت نفت است. این موضوع مربوط به سالهای 88 ، 89 و 90 است.
رئیس دادگاه خطاب به زنجانی گفت: شما در تمام اقاریر خود گفتهاید که من اینها را هدیه کردهام.
زنجانی هم پاسخ داد: در نهایت قرار بود فلاح از تمام شرکتهایی که در آن عضو هیئت مدیره است سه درصد سود بگیرد.
قاضی مقیسه گفت: شما یک میلیارد هدیه به دختر آقای فلاح داده اید.
زنجانی افزود: بله. از پول خودم بود.
قاضی مقیسه ادامه داد: خانم آقای فلاح اقرار کرده است که بابت این خانهها هیچ پولی ندادهاند. خانه تهران کجا بود و آن زمان چقدر ارزش داشت و الان چقدر میارزد؟
زنجانی پاسخ داد: خانه در شهرک غرب است. آن زمان 6 میلیارد تومان میارزید و الان حدود 50 میلیارد تومان. آقای قاضی شما الان به دنبال چه میگردید که این سوالها را میپرسید. در آن زمان کلا 14 میلیارد و 800 میلیون تومان به آقای فلاح هروی پرداخت کردم که همه این ویلاها و آپارتمانها جزو همین مقدار است.
در ادامه قاضی مقیسه به پرونده خرید بیمارستان پارسیان اشاره کرد و گفت: شما در آنجا 25 میلیارد به آقای فلاح هروی دادهاید؟
زنجانی پاسخ د اد: خیر؟ این ادعا را دادستانی دارد. ما بیمارستان پارسیان را به مبلغ 50 میلیارد تومان خریداری کردیم اما بعد از اینکه مشخص شد سند آن جعلی است قصد پس گرفتن پول را داشتیم که گفتند 25 میلیارد آن را آقای فلاح گرفته است.
رئیس دادگاه در ادامه به ماجرای خرید شرکت های تأمین اجتماعی و دریافت 5 فقره چک اشاره کرد و از زنجانی پرسید: شما به چه علت به آقای فلاح زنگ زدید که شبانه از مشهد حرکت کرد؟
زنجانی پاسخ داد: آقای فلاح ربطی به تامین اجتماعی ندارد. من چهار میلیارد یورو به حساب تامین اجتماعی در بانک مسکن واریز کردم و وقتی که در امارات بودم متوجه شدم مشمول تحریمهای غرب شدم.
وی توضیح داد: برای همین در امارات بازداشت شدم. در آنجا با وزیر نفت تماس گرفتم و وزیر نفت با آقای مصلحی وزیر اطلاعات تماس گرفتند. آقای مصلحی با تیمشان هماهنگ کردند که مشکلی پیش نیاید. از آن طرف هم بانک اف آی آی بی با من تماس گرفت و گفت که به ما نامهای زده و گفتهاند ظرف 15 روز آینده حسابهای ما مسدود میشود و اگر این طور شود دسترسی به هیچ پولی نخواهیم داشت.
زنجانی افزود: وزیر نفت از من پرسید چه کار میتوانیم بکنیم. به ایشان گفتم چهار میلیارد یورو به حساب تامین اجتماعی واریز کردم تا از این شرکت خرید کنم. وزیر نفت هم گفت میتوانید دو میلیارد از آن پول را به ما بدهید و کمتر خرید کنید.
زنجانی توضیح داد: برای همین موضوع به آقای فلاح دستور دادم که به تامین اجتماعی برود و چکها را بگیرد و از شرکت هم خواستم که به ایشان یک معرفینامه بدهد. چون قرار بود دو میلیارد از این پول را به شرکت نفت بدهیم طی تماس تلفنی با آقای مرتضوی، از ایشان خواستم که پنج فقره چک صادر کند. فلاح چکها را گرفت و به آقای میرکاظمی که امین من بود تحویل داد.
قاضی مقیسه در ادامه به فروش نفت توسط مهدی شمس اشاره کرد و گفت: آیا شما شرکت فال را انتخاب کردید؟ نحوه فعالیت آقای شمس را در این موضوع بگویید و آیا شما دستور دادید شرکت اونر ایر خریداری شود؟
زنجانی گفت: شمس اجازه نداشت پول نفت را به وزارت نفت بدهد زیرا طرف حساب او من بودم. طبق قراردادی که با شرکت نفت داشتم باید پول نفت را به حساب آنها در بانک اف آی آی بی واریز میکردم. در رابطه با شرکت فال باید بگویم زمانی که در ترکیه بودم شخصی به نام آقای «حلمی» به من مراجعه کرد و ادعا کرد در کار خرید و فروش نفت است. من هم به آقای شمس زنگ زدم گفتم که راجع به این آقا تحقیق کند.
وی ادامه داد: به آقای شمس نامه زدم که با حلمی جلسهای بگذارید و این موضوع را پیگیری کنید. گویا شرکت فال را همین آقای حلمی معرفی کرده است.
مقیسه پرسید: آقای شمس ادعا میکند که شرکت فال را با همفکری شما انتخاب کرده است.
زنجانی گفت: شمس با فال یک جلسه داشت و آنها را ارزیابی کرد. من هم در آن جلسه حضور پیدا کردم که ظاهر کار مناسب بود. وقتی با آقای جشن ساز صحبت کردیم آقای جشن ساز گفت که شرکت فال ورشکسته است.
در ادامه جلسه مهدی شمس بابک زنجانی را مخاطب قرار داد و گفت: شما به من نامه زدید و شرکت فال را معرفی کردید و آن نامه را خدمت دادگاه ارائه کرده ام.
قاضی مقیسه هم گفت: پس قبول دارید که شرکت فال را شما به آقای شمس معرفی کردید؟.
زنجانی گفت: بله، ولی من در جلسه نبودم.
شمس واکنش نشان داد و گفت: شما در آن جلسه بودید.
مقیسه از بابک زنجانی پرسید: این اظهارات را قبول دارید؟
زنجانی گفت: آقای مقیسه من دستور دادم که جلسهای بگذارید. باشد من فال را معرفی کردم شما نمی گذارید من حرف بزنم.
مقیسه گفت: بنابراین نامهای که آقای شمس ادعا کرده جعلی نیست.
زنجانی پاسخ داد: اگر همه اینجا بگویند که من مقصرم قبول دارم. انتهای این ماجرا اعدام است. لااقل اینها نجات پیدا کنند.
مقیسه گفت: پرونده اونر ایر به چه شکلی بود. آیا از پول نفت پول خرید اونر ایر را دادید؟
زنجانی پاسخ داد: آقای قاضی شما میخواهید به واقعیت دست پیدا کنید یا نه؟ بانکی وجود دارد که اینها یک میلیارد و 967 میلیون یورو در آن پول دارند.
مقیسه گفت: شما قصد پرداخت این پول را ندارید. هشت هزار میلیارد تومان پول مردم دست شما است و نمیدهید.
متهم اصلی پرونده نفتی هم پاسخ داد: این نظر شماست من متعهد به پرداخت این مقدار پول هستم.
مقیسه گفت: خیلی خب. پرداخت کنید.
زنجانی هم افزود: پرداخت کردن که این طور نیست.
قاضی دادگاه خطاب به زنجانی گفت: ما پرونده شما را رسیدگی کردیم راجع به اونر ایر بگویید.
زنجانی پاسخ داد: شمسزاده به من ایمیل زد و گفت 502 میلیون دلار وجه حاصل از فروش نفت را کجا هزینه کرده است که 235 میلیون دلار آن بابت خرید اونر ایر بوده است.
زنجانی گفت: پول شرکت اونر ایر را من باید از منابع مالی خودم پرداخت میکردم و ربطی به شرکت نفت ندارد. شرکت نفت پول خود را قبلا گرفته بود.
شمس در اینجا واکنش نشان داد و گفت: ما به واسطه نفتی که در دست شرکت فال داشتیم یک میلیارد دلار اعتبار گرفتیم و با آن این خریدها را انجام دادیم. بعداً مشخص شد شرکت فال بدون اجازه ما این نفتها را فروخته است.
مقیسه گفت: پول اونر ا یر را پس از پول نفت دادید.
شمس متهم ردیف دوم پرونده نفتی گفت: از اعتباری که از شرکت فال گرفتیم دادیم.
زنجانی در ادامه خطاب به قاضی مقیسه گفت: سوالات شما ناقص است. شمس از جانب ما مامور بود که اونر ایر را بخرد و مبلغ این معامله 235 میلیون دلار بود. آقای شمس برای خرید این شرکت از یک شرکت که زیرمجموعه شرکت فال بود 235 میلیون دلار چک مدتدار گرفت و به صاحب شرکت اونر ایر ارائه داد اما صاحب این شرکت این چکها را قبول نکرد. بنابراین اقای شمس این چکها را به وسیله فردی در دبی، زودتر از موعد نقد کرد.