طرح جدید بانک مرکزی برای تشکیل بازار متشکل ارزی طرحی است از جنس مالی، نه یک طرح اقتصادی. در علم اقتصاد برای هر دارایی مالی یک ارزش ذاتی محاسبه میشود؛ اما درمورد اینکه ارزش ذاتی نرخ ارز چقدر است، دیدگاههای مختلفی وجود دارد. فارغ از این امر، اینکه چه زمانی از نرخ کوتاهمدت خارج شده و وارد نرخ بلندمدت میشویم، سوالی است که باید درمورد آن توضیحاتی ارائه شود.
نکته قابلتوجه اینکه اگرچه بانک مرکزی به کمک توصیههای اقتصادی و اتخاذ سیاستهای جدید در حال کنترل رشد نقدینگی برای جلوگیری از جهشهای کوتاهمدت نرخ ارز است، اما بیتردید این اقدام کافی نیست و نیاز است نرخ ارز در بلندمدت نیز کنترل شود.
برای محاسبه نرخ ارز به شکلی که بتوان آن را در برنامهریزی کوتاهمدت یا بلندمدت قرار داد یک مکانیسم قدیمی وجود دارد، به این صورت که هر روز صبح نرخ تبدیل درهم امارات به ریال ایران مشخص میشود که این نرخ، نرخ روز آینده بازار تهران را رقم میزند. البته اگرچه مقامات بانک مرکزی معتقدند بازار ارز دبی برچیده شده است، اما در این راستا چند نکته اساسی وجود دارد؛ نخست اینکه باید مشخص شود چرا درهم امارات نرخ دلار فردا در بازار تهران را مشخص میکند و محاسبه نرخ ارز به این روش بر چه پایهای استوار است.
از ۴۰ سال گذشته و بهدنبال تحریمهای آمریکا نرخ ارز در ایران در بازار دبی تعیین میشد. بهعبارت دیگر، نرخی که در بازار امروز تهران معامله میشود، ۲۴ ساعت قبل از اینکه درهم به ریال تبدیل شود، رقم خورده است، زیرا درهم و دلار دو روی یک سکه هستند.
دلیل دیگر اینکه چون نرخ تبدیل پس از ۲۴ ساعت هج میشود، با نرخ تنزیل یکروزه و با در نظرگرفتن ریسکها نرخ محاسبه میشود. حال یک سوال مطرح میشود که چند کشور در جهان هستند که پایتخت ارزی آنها خارج از کشورشان باشد؟ در پاسخ باید گفت تقریبا هیچ کشوری با چنین شرایطی وجود ندارد. پس چرا پایتخت ارزی ایران در خارج از کشور فعال است؟
علت این است که نظام پولی ایران با دلار قطع ارتباط کرده در حالی که تجارت اساسا بدون دلار نمیتواند معنا داشته باشد. تجارت بدون دلار نیازمند این است به کشورهایی صادرات داشته باشم که نیاز به دلار نداشته باشند، ساختار انتقال بسیار قوی داشته باشند و البته تورم بالا هم در این کشورها وجود نداشته باشد در حالی که این امر درمورد یورو اتفاق نمیافتد؛ چراکه هر فرد میتواند با استفاده از دلار در هر جای دنیا خرید و فروش کند اما با یورو این امر امکانپذیر نیست.
مضاف بر اینکه هیچ ساختار پرداخت دلاری، بانکمحور نیست؛ چراکه بانکها ریسک نقدشوندگی دارند، به همین دلیل باید به دلار یا سیستمی که با دلار کار میکند، وصل باشند. از آنجاکه بازار زیادی برای نقدشوندگی و صادرات مجدد وجود نداشت، بنابراین امارات این نقش را تا همین چند وقت اخیر ایفا کرد و ایران از دریچه درهم به دلار وصل شد. البته این فرآیند که مرکز ارزی کشوری خارج از آن باشد و در جایی که هیچ حضور امنیتی در آن وجود نداشته باشد، بسیار دردناک است. اما از نیمه سال ۹۶ تا اوایل سال ۹۷ مداخله بانک مرکزی در درهم امارات تعطیل شد. در واقع از ۲۰ فروردین تا دیماه سال ۹۷ پیشرانی نرخ ارز بهسوی بازار نقدی بود.
در این شرایط بازار راه خود را میرفت و وقتی بانک مرکزی وارد میدان شد توانست نرخ ارز را کنترل کند. از فروردین ۹۸ طرح آمریکایی آغاز و فشار بسیار شدیدی روی نرخ درهم در امارات وارد شد. این فشار امنیتی، اطلاعاتی و مالی سبب شد برابری درهم امارات با ریال ایران بههم بخورد.
در این شرایط بانک مرکزی با این دستورالعمل که درهم با دلار قابل معاوضه است، شرایط را برای کسانی که در امارات درهم داشتند، جذاب کرد، در نتیجه بهصورت ناگهانی توان مداخله بانک مرکزی بیش از گذشته افزایش یافت. اما با این وجود، این فشارهای واردشده در گذشته اثر خود را روی نرخ ارز گذاشت.
اگرچه امروز سهم دبی در اسکناس و حواله در بازار تهران کمشده، اما این منطق که نرخگذاری به شیوه قبل در بازار داخلی صورت بگیرد، باقی مانده است. حال و در این شرایط بازار متشکل ارزی اولین گام جدی برای تلاش بازآفرینی این زنجیره سهگانه یعنی نقد تهران، آتی فردایی و درهم دبی است. در این بازار حراجی دیده نمیشود و بیشتر یک سامانه آماری است اما باید دید با اجرای این طرح، پایتخت ارزی با این بازار به داخل کشور منتقل میشود؟ بیشک این گام اول است؛ اما این اتفاق یکروزه یا در کوتاهمدت انجام نمیشود.